اونی که هنوز به یادته تو را با حرفات یادشه
هنوز میخواد نگات کنه با بازی هات سیربکنه
میخواد بگه دوست داره بادل وجون همراهته
دربه در و دیوونته بدون تو ناراحته
هرشب برات اشک میریزه ستاره هارو میشماره
مونده براش
یه قلب عاشق و یه دل بی نام ونشون
یه دل وقلب ناقص و یه عالمه خط ونشون
کاش میشد باهام بودی تا دیگه تنها نباشم
کاش میشد باهات بودن چیزی جز خواب نباشه
چیزی جز رویاهامو آرزوهام نباشه
دوست دارم توی خاطره هام ردپایی ازت باشه
ردپای خاطره هات توقلب من مونده باشه
خواستم برات شعربنویسم شاید صدام بشنوی
شاید صدای گریه هام بغض گلوم ببینی
خواستم پرنده باشم و پربکشم به اسمون
شاید سبک ترشدم و اوج بگیرم تا کهکشون
حیف شد همه ی این ها همه ی ارزوهام
قصه و ترانه بود
من و تو ازهم دوریم ازهم بی خبرو خاطریم
خب اینم ازترانه هام بود خدایی خیلی باحال بود
توهم دوستش داشته باش مواظب خودت باش